دوستت دارم
میان دستهای سنگینت که حلقه می زنی دورِ تنم
میان گرمای تنت که تمامم ، در آن گم می شود
هیچ کسی دستش به من نمی رسد
و به اوج دلتنگی و تنهایی هایم
ممنون که هستی
لذت آغوش بی دغدغه و عشق ناب تو را
با هیچ چیز عوض نمی کنم
می دانی مرد آبی من
دوستـــــــــــت دارم
دوست دارم تو را
و آن گرمای تن همیشه داغت را
ن هنگام که بی پروا می سوزانی ام در عطش خواستنت
عاشفانه دوستت دارم
[ یکشنبه 92/11/13 ] [ 6:21 عصر ] [ مسافر ]